سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دل کندم دل بریدم

از عشق گفتم از نفرت شنیدم

وینستون ماربارو موند کاپتان مرامشو بیشتر

زندگی تهش س حرفه مرگ اخر

از دل بگم از نفرت از چی بگم

چشام خشک نشدن هنوز خیسن

خسته از ادمای دورو از این پرده های پاره

مجنونی ک از نرسیدن ب عشقش ی عمر خوابه

خوشبختی رو از کجا ببینم؟؟

باید تیکه های پازل رو تنهایی بچینم

امان از این عمر باقی

اونم رفت و پیوست ب دیار باقی

من خسته و دپرس با نا امیدی

خوبه ک تو هنوز بیت فان گوش میدی

حق گردن کسی ندارم نمیگم داشتی

ی عمر گذشت با حساب سر انگشتی

ک امروز رفت و ی روز دیگ هستش

تو طالع ما اینجوری بوده رسمش

من پیاده هنوز رو کلمات سوارم

هنوز درگیر تنهاییه شبامم

زندگی از خودیه خودیش ک چرته

عصاب خورد کنیه این ادمای sertegh

MOJTABA WERST.

 






تاریخ : یکشنبه 94/3/3 | 2:29 عصر | نویسنده : مجتبی موفق | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • رزمندگان